-
دلتنگی
سهشنبه 5 مرداد 1395 11:58
نمیدانم چه مدت است که رفته ای... من در نبودت ثانیه ها را میشمارم. زمانی که بی تو سپری میشود و خورشیدی که هر صبح بی فروغ طلوع میکند. و نقطه چینی از جای خالی که بی تو هرگز پر نمیشود. موهایی که سفید شده، چشمهایی که سوی تماشای جاده ای که از آمدنت حرف نمیزند را ندارد گواه دلتنگی هایم برای توست. می دانی... تاوان رفتنت را...
-
بعدها
شنبه 26 تیر 1395 18:32
البته تو هیچوقت اسم من رو برای دخترت انتخاب نخواهی کرد، اما... سال ها گذشت ما به هم نرسیدیم جای تو اما ، زنی همراه من است به تو شباهتی ندارد از تو بهتر نیست حتی از تو زیباتر نیست... تنها بخاطر لجاجتم کار به اینجا رسید، اما ، وقتی موهایش را باز میکند بی اختیار مثل همیشه تو را صدا میزنم ... و او میخندد با اشتیاق میپرسد...
-
تفاوت عروس های غربی و شرقی
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 12:46
دوستی غیر ایرانی دارم که اسکاتلند زندگی میکنه چندماه دیگه عروسیشه، رفته تست میک آپ، عکسشو برام فرستاد. خواستم بپرسم این عکسه قبلشه؟ که گفت به نظرت آرایشم زیاد نیست؟!!! منم دیگه حرفمو قورت دادم و گفتم نه خوب، بهتره یکمی میک آپ زیادتر داشته باشی واسه تو عکس بهتره!!! اونوقت تو ایران طرف عکس عروسیشو گذاشته، موها کاملا...
-
اگر کسی به دلت نشست
یکشنبه 22 فروردین 1395 19:00
اگر کسی به دلت نشست ، بدان ! در باطن او چیزی هست که یا صدایت میکند و یا صدایش کرده ای آن چیز از جنس توست و مینماید که تو مالک آنی ! "انگار سالهاست که میشناسی اش"! این ، آن فرد سرنوشت تو شاید که نباشد ! تو قسمی از خویش را به رؤیت نشستی که از توست در وجود او! خوب نگاه کن ، آنچه مال تو نیست در وجود او میشود که...
-
وای به حال دگران
یکشنبه 22 فروردین 1395 09:56
از تـو بگذشـــتم و بـگذاشــتمت، با دگــران رفتــــم از کوی تو لیـکن، عقـب سـر نگران ما گذشتیم و گذشـت آنچه تو با ما کـردی تو بمــان و دگــران، وای به حـال دگــــــران! شهریار
-
عشق
دوشنبه 24 اسفند 1394 21:04
گویی عشق در نرسیدن است ، تلخی اش هم همین است نرسیدن ، دوری و تمام ِ فاصله ها من تو را دوست دارم تو دیگری را دیگری من را دوست دارد ،من دیگری را من تو را دوست دارم ،تو من را، اما نمی شود همه چیز محکم می ایستد که نشود کتاب سال بلوا ، عباس معروفی
-
خط
سهشنبه 4 اسفند 1394 09:13
برای خودت خط هایی داشته باش..دورِ بعضی چیزها... زیر بعضی چیزها... روی بعضی چیزها... خطِ قرمز.. زرد...سبز... دور بعضی آدم ها را خط قرمز بکش.همان ها که همیشه سهمی از حس خوبت را به تاراج می برند، مثل حسودها، خودبین ها، مغرورها و مهم تر از همه آن ها که به تو دروغ گفته و می گویند. زیر بعضی ها خطِ زرد بکش مثل آدم هایی که...
-
دلقک گیج
سهشنبه 4 اسفند 1394 09:00
آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم .. علتش پول نبود ؛ انعــکاسِ جُـــوک هر روز نبــود ؛ علتش، چهرهیِ ژولیدهیِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کُور، نبود... من بهِ «من» خنــدیدم !... که چُو یک دلقـــکِ گیج نقش یک خنده به صورت دارم، و دلم میـــــگرید... نویسنده: نامعلوم.
-
قانون
شنبه 10 بهمن 1394 11:45
مردهای خوب هرگز نصیب زن های خوب نمی شوند. چرا که زن ها عاشق مردهای بد می شوند، و با مردهای خوب، درد و دل می کنند...! - ویکتور هوگو
-
ته اتوبوس
دوشنبه 21 دی 1394 22:35
ته اتوبوس،آن صندلی آخر، کنار شیشه بهترین جای دنیاست برای آنکه مچاله شوی در خودت سرت را بچسبانی به شیشه و زل بزنی به یک جای دور و فکر کنی به چیزهایی که دوست داری... و ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ آزارت میدهند... ﻭ ﮔﺎهی چشمهایت ﺧﯿﺲ شود، از حضور پر رنگ یک خیال ﻭ یادت برود مقصدت کجاست ودلت بخواهد که دنیا به اندازه همین گوشه ی...
-
رسوخی در علم شگفت انگیز هنر
یکشنبه 3 آبان 1394 12:33
یکی دیگر از کانال هایی که اخیرا در تلگرام باز شده کانال هفت هنراست.این کانال مطالب مربوط به هنر مثل نقاشی, مجسمه و مشابه رو به اشتراک میزاره که دیدن و دونستنشون خالی از لطف نیست اگر مثل من به هنر علاقه مند هستین پیشنهاد میکنم از طریق لینک زیربه این کانال ملحق بشین. https://telegram.me/Seven_Art20
-
اصالت
دوشنبه 13 مهر 1394 22:06
این متن رو یک جا دیدم نمیدونم کی نوشته ولی خوشم اومد ازش... اینکه تن به انجام هر کاری نمیدی به این معنی نیست که نمیتونی! به این میگن "چهار چوب"! چهار چوبی که خودت برای خودت تعریف میکنی و پایه و اساسش از "خانواده" شکل میگیره... کسی که چهار چوب داره, "اصالت " داره.. اصالت رو نه میشه خرید نه...
-
بدون عشق هرگز...
شنبه 11 مهر 1394 18:27
ﺁﺩﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺸﻖ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻛﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ، ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻛﺴﯽ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﯽ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻳﺎﺩﻡ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩﻡ، ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩﻡ، ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﻛﻪ ﺗﺒﺎﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ ﺍﻡ. ﻧﻪ ! ﺁﺩﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺸﻖ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻛﻨﺪ... محمود دولت آبادی، کلیدر
-
شهرکتاب در تلگرام
شنبه 11 مهر 1394 09:57
مطمئن نیستم لینک زیر کار کنه ولی دوستان عزیزی که به مطالعه علاقمند هستند توجه کنند که شهرکتاب یک کانال در تلگرام درست کرده ا ست که بسیار جالب پربار و فعال است .کتاب ها را معرفی می کنند و بعضا pdf انها هم گذاشته می شود .کافیست لینک را کلیک کنید و سپس در پایین ان join را بزنید.فوق العاده است....
-
نگاه آخر
چهارشنبه 8 مهر 1394 23:42
دیگه داره یکسال میشه ولی ظاهرا هیچوقت قرار نیست یادم بره... غم نگاه آخرت تو لحظه ی خداحافظی گریه ی بی وقفه ی من تو اون روزای کاغذی قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار چه بی دوام بود قول ما جدا شدیم آخر کار تو حسرت نبودنت من با خیالتم خوشم با رفتنم از این دیار آرزوهامو میکشم کوله بارم پره حسرت تو دلم یه...
-
فراتر از بودن
دوشنبه 6 مهر 1394 18:05
من یاد گرفته ام که: هیچ فرقی نمی کند چه قدر خوب و وفادار باشم، زیرا همیشه کسانی هستند که لیاقتش را ندارند! من آموخته ام کسانی را که دوستشان دارم، خیلی زود از دست می دهم و کسانی را که بود و نبودشان برایم اهمیتی ندارد، همیشه در کنارم خواهم داشت! ولی هرگز فلسفه ی هیچکدامشان را درنیافتم ... کریستین بوبن
-
کلاس
پنجشنبه 2 مهر 1394 19:30
خیلی وقته این قضیه "کلاس"ذهنم رو درگیر کرده. البته منظورم کلاس مدرسه نیست، منظورم کلاس گذاشتن و با کلاس بودنه. چیزی که با یکسری تعاریف که البته تعاریف استاندارد هم نیستن ارزش افراد رو در جامعه ما مشخص میکنه و مردم به خودشون اجازه میدن بر روی هم قیمت بزارن. مثل پولداری، محل زندگی، دنبال روی از مد و فشن، گوش...
-
بی عنوان...
جمعه 6 شهریور 1394 12:57
خدایا...نمیدونم هستی یا نیستی ولی اگر که هستی، ببین چیز دیگه ای مونده که بخواهی باهاش حالمو بگیری؟؟خوب نگاه کنا.مبادا چیزی که منو دلخوش کنه دور و برم گذاشته باشی...حیفه واقعا!!! از شدت ناراحتی و عصبانیت نمیدونم الان باید بخندم یاگریه کنم ... ولی باشه...من بازم مقاومت میکنم بازم سر پا می ایستم ببینم کدوممون رومون زودتر...
-
سوزن شکسته
جمعه 23 مرداد 1394 16:30
ساعت دو بعدازظهر جمعه مرکز استخوان درمانی ریچموند... ـ بفرمایید، چه کمکی میتونم بکنم. ـ سلام، من برای ساعت دو وقت داشتم. ـ بار اولتونه؟ -بله، البته قبلا در بیمارستان ولینگتون ویزیت شدم. این عکس و بقیه مدارکه. ـممنون، بعد از تراپی ممکنه سرگیجه یا سردرد خفیف داشته باشین. همراهتون ایشون هستن ؟ به پشت سرم نگاه میکنم ببینم...
-
چهل سالگی
چهارشنبه 14 مرداد 1394 19:33
این یادداشت یکسال قبل یا شایدم بیشتر باید نوشته میشد... تا حالا شده که وقتی یک دهه از زندگیتون به پایان میرسه بشینید با خودتون فکر کنین که دراون ده سال به چه چیزایی رسیدین؟ یا تا حالا برای خودتون چک لیست درست کردین که مثلا تا سن سی یا چهل سالگی یکسری کارها رو حتما انجام بدین؟ اگر آره که آفرین... بهرحال، من بعد از...
-
سلطان جنگل بیچاره
چهارشنبه 7 مرداد 1394 19:22
امروز تو بی بی سی نوشته یک آقای دکتر دندونپزشک آمریکایی زده یک شیر یال مشکی که ظاهر از گونه نادری بوده تو زیمبابوه با تیر کمون زخمی کرده بعد هم ۴۰ ساعت شیرزخمی رو دنبال کرده تا با تیر زدش و کشتش بلاخره. یا بهتره بگیم زجر کش کرده شیر بینوا رو. این آقای مثلا دکتر با بستن گوشت به عقب ماشینش شیر رو از محدوده محافظت شده...
-
احمقانه
سهشنبه 6 مرداد 1394 13:33
چقدر مسخره ست وقتی تو همه دنیا ،تو هفت میلیارد نفر یک دوست نداری که مطمئن باشی میتونی از ناراحتیها و نگرانیها و اضطراب هات براش بگی و اون بهت نگه که:"تو که خوبی، جای من بودی چکار میکردی.من..." و مجبورت کنه تو دلت یک چیزایی به خودت بگی که چرا دهنتو باز کردی!!! یا یکی که فکر میکنه چون خودش همیشه سختی کشیده...
-
برای تو رفیق همراه
دوشنبه 29 تیر 1394 18:32
چه سریع اون ده روز گذشت. انگار همین دیروز بود که تو ایستگاه سنت پنکراس منتظربودم سوارترن شم و پشیمون از اینکه چرا با این چمدون سنگین هواپیما نگرفتم. پاریس رفتن با ترن خیلی راحت و سریعه ولی نه وقتی یه چمدون بیست کیلویی داری! خداروشکر این اروپاییا زیاد آدمو هول نمیکنن و واسه چمدونم یک جای خوب پیدا کردم. بهرحال... وقتی...
-
آه از غم جدایی...
دوشنبه 15 تیر 1394 19:27
چک چک باران بهار شنیدم / در یاد دارم تو را/ شد بیدار در دل غم دیرینم/ از ناز لاله زار/ بی دلم بی دلم/ خنجر زدند بر سینم/ جدا کردند مارا/ تقدیرم آه همین است/ چرا چرا آی چرا؟؟
-
November Rain
جمعه 12 تیر 1394 20:51
اینهمه وقت گذشته از رفتنت و من دوباره به خیلی چیزها عادت کردم. به هر روز ندیدنت عادت کردم, به نبودنت عادت کردم، به بی تو عبور کردن از همه اون کوچه و خیابونایی که باهم تجربه کردیم، به اینکه دوباره برگردم تو یک خونه خالی. به نشنیدن کلمات فارسیی که یاد گرفته بودی و با لهجه بامزه اداشون میکردی، چه اصراری هم داشتی فارسی...
-
Junk Emails
یکشنبه 7 تیر 1394 22:03
بساطی دارم با این ایمیل های junk... اخیرا یکسری ایمیل برام میاد که یا میگن بیا وصیت نامه تنظیم کنیم برات یا میخوان واسه مراسم کف و دفنم سرویس ارایه بدن. و هی میپرسن آیا تاحالا به این فکر کردی که اگه بمیری کی قراره برات مراسم بگیره...حالا بیا ثابت کن من همچین قصدی ندارم که به این زودی میدون رو خالی کنم. بهرحال, من که...
-
Live your life
یکشنبه 7 تیر 1394 12:16
من زندگی خودم را میکنم و برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم... چاقم؟ لاغرم؟ قد بلندم؟ کوتاه قدم؟ سفیدم؟ سبزه ام؟ همه به خودم مربوط است... مهم بودن یا نبودن را؛ فراموش کن! روزنامه ی روز شنبه، زباله ی روز یکشنبه است! زندگی کن به شیوه خودت... با قوانین خودت... با باورها و ایمان قلبی خودت... مردم دلشان می خواهد، موضوعی برای...
-
یک شعر فوق العاده عالی
شنبه 6 تیر 1394 14:51
این شعر رو خیلی وقت پیش دوستم تو یک گروه وایبر گذشته بود, اون موقع خیلی وصف حالم بود...الان دیگه نیست, فقط دوست داشتم دم دست داشته باشمش. درخیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست می نشینی روبرویم، خستگی در میکنی چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر...
-
Do not fall in love
شنبه 6 تیر 1394 14:17
Do not fall in love with a woman who read a woman who feels too much a woman who writes Do not fall in love with a cultured magical delusional crazy woman Do not fall in love with a woman who thinks who knows what she knows and also knows how to fly a woman confident in herself Do not fall for a woman who laughs or...
-
ســالــها بــعــد
شنبه 6 تیر 1394 10:26
موقعی که داشتم اسم برای وبلاگ انتخاب میکردم این یادداشت رو پیدا کردم. نمیدونم نویسندش کی بود ولی همینجوری خوشم اومد و به عنوان اولین مطلبم اینجا کپیش کردم. البته شاید واسه شروع غم انگیز باشه .دلقک است دیگر...!!! ســالــها بــعــد من در کنار یک مرد زندگی میکنم مردی که اسمش در شناسنامم ثبت شده و همسر من محسوب میشود مردی...